ღ.آرزوی محال.ღ |
دنیایی که من در آنم و تو آن را به خیال می دانی
دنیایی که جایی برای عشق نیست
جایی برای نفرت نیست
جایی برای تو نیست...
اینجا فقط تنهایی و غربت حکمرانی می کنند
و تو که خوشی زیادی زده زیر دلت
تو که فکر می کنی زندگی همین یه لبخنده
فکر می کنی زندگی هر چی باشه بذار باشه
به اینم فکر کن زندگی راه برگشتی نداره...
تو در آسمانها و من در زمین طلب عشق کجا و دل دیوانه ما کجا
تو گمشده در عشق من گمشده خویشم
من همان نغمه خسته در گوش بی احساس تو
من همان قربانی عشق در دل بی احساس تو
دل سنگم را دگر سودای عاشقی نیست
اینها همه خاطرات دیواری دل دیوانه ام هستن
اینبار خیالت نمی دانم چرا آهنگ بی خیالی می زند
نظرات شما عزیزان: